قرار بود از دل یک سفر پرخاطره خانوادگی، تجدید قوا کند برای آمادگی آزمون کنکور و ورود به رشته پزشکی. ته تغاری خانواده عاکف، از همان نوجوانی سودای فتح قلههای بلند را داشت. مسیر بازگشت از سفر، شبیه به باقی سفرها نشد. رشته تمام رؤیاها و امیدها و آرزوهای نیره در کسری از ثانیه با قطع عصبهای نخاعی اش از هم گسست، در تصادفی که او تنها قربانی اش بود. هشت سال فیزیوتراپی مستمر و دلداریهای مکرر اطرافیان و سفر به آلمان هم چیزی را عوض نکرد.
آب پاکی را پزشک معالج نیره روی دستش ریخت وقتی که در واکنش به اشکهای بی امانش گفت: «چرا گریه میکنی؟ پاهایت را از تو گرفته اند، مغزت را که نگرفته اند. برای باقی عمرت از مغزت استفاده کن، زیرا همین برای اینکه بهترین باشی کافی است.» این نقطه آغاز پذیرش تراژدی زندگی نیره عاکف بود. پس از آن بود که تحمل بسیاری چیزها سادهتر شد. زندگی پایش را از گلوی او برداشت. قبول کرد هنوز راههای نرفته بسیاری وجود دارد که برای طی کردن آنها نیازی نیست از پاهایش استفاده کند. سال ۶۹ بود که یک قرار دوستانه برای تماشای بازی بسکتبال بانوان معلول در سالن تختی مشهد، به زندگی نیره سمت وسو داد.
رویارویی با زنان بانشاط و پرانرژی که ورزش میکردند و در آن میان زنی که مادر شده بود و دختری که رانندگی میکرد و به دانشگاه میرفت، بارقههای امید را در چشمان نیره روشن کرد. پس از آن بود که بار دیگر خود را برای آزمون دانشگاه آماده کرد و پس از قبولی کنکور، در رشته زبان و ادبیات فارسی ادامه تحصیل داد. ورود به دانشگاه، نقطه عطف مهم دیگری در زندگی عاکف بود، زیرا در این مقطع با ورزش تیراندازی آشنا شد و دو ماه پس از شروع ورزش برای مسابقات قهرمانی کشور به تهران اعزام و با کسب رتبه نخست برای تیم ملی انتخاب شد.
سال ۱۹۹۹ برای نخستین بار رقابتهای برون مرزی اش را برای اخذ سهمیه المپیک تجربه کرد تا پس از شش ماه تمرین فشرده و حضور در مسابقات قهرمانی المپیک ۲۰۰۰ سیدنی، نخستین مدال این رقابتها را به عنوان «نخستین زن مدال آور مسابقات پاراالمپیک» در تاریخ ورزش ایران کسب کند. مدال برنز رشته تپانچه، طلاییترین خاطره دوران ورزشی او بود که فارغ از رسانهها و رکوردها و حواشی به آن دست یافت و پس از آن در مسیر کسب موفقیتهای بیشتری حرکت کرد؛ مدال برنز مسابقات آزاد تیراندازی دانمارک ۲۰۰۱، سه مدال از مسابقات جهانی سئول و نایب قهرمانی رقابتهای مونیخ بخشی از افتخارات او پس از تجربه پاراالمپیک ۲۰۰۰ سیدنی بود.
اما آشنایی او با همسرش و ازدواج در سال ۸۲ ثمره شیرینی داشت که وقتی هفت ماهه بود به همراه یک پرستار، نیره عاکف را در المپیک ۲۰۰۴ آتن همراهی کرد. نیره عاکف، اما اولویت و تمرکز و احساس خود را به فرزند و خانواده اش معطوف کرده بود و باوجود تشویقهای مکرر همسرش انتخاب کرد باقی مسیر ورزشی اش را صرف انتقال تجربیاتش کند و فارغ از منصبهای مدیریتی و مربیگری، انرژی و زمان خود را صرف زندگی شخصی اش کند، زیرا با کسب نخستین مدال رقابتهای پاراالمپیک تا همیشه به عنوان چهرهای افتخارآفرین در میان ورزشکاران ایرانی ماندگار شده بود؛ بنابراین با رضایتی قلبی و آرامشی درونی در سال ۱۳۸۷ پس از بازگشت از رقابتهای آتن از میدانهای ورزشی کناره گرفت.
سر لودویگ گاتمن در سال ۱۹۴۸ مسابقاتی را بین معلولان آسیبهای نخاعی جنگ جهانی دوم در شهر استوک مندویل انگلستان سازمان دهی کرد. چهار سال بعد ورزشکاران معلول هلند نیز در این بازیها شرکت کردند و یک جنبش جهانی شکل گرفت. بازیهای المپیک معلولان برای اولین بار در سال ۱۹۶۰ در رم برگزار شد که امروزه آن را پاراالمپیک مینامند. پاراالمپیک ۱۹۷۶ تورنتو اولین دورهای بود که افرادی با انواع دیگر معلولیت (به جز فلجی پایین تنه) هم در آن شرکت داشتند.
سر لودویگ گاتمن در سال ۱۹۴۸ مسابقاتی را بین معلولان آسیبهای نخاعی جنگ جهانی دوم در شهر استوک مندویل انگلستان سازمان دهی کرد. چهار سال بعد ورزشکاران معلول هلند نیز در این بازیها شرکت کردند و یک جنبش جهانی شکل گرفت. بازیهای المپیک معلولان برای اولین بار در سال ۱۹۶۰ در رم برگزار شد که امروزه آن را پاراالمپیک مینامند. پاراالمپیک ۱۹۷۶ تورنتو اولین دورهای بود که افرادی با انواع دیگر معلولیت (به جز فلجی پایین تنه) هم در آن شرکت داشتند.